دیکشنری
بدن درد
english
1
general
::
myalgia
واژگان شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
بدل گرفتن
بدل کردن
بدلی
بدلیل آن
بدمذهب
بدمزاج
بدمزگی
بدمزه
بدمست
بدمستی
بدمعامله
بدمنش
بدموقع
بدمینتن
بدن
بدن درد
بدن ها به حد اعلا مقاوم و مصون شده بود (اسلامی
بدنام
بدنام سازی
بدنام شدن
بدنام کردن
بدنامی
بدنبال آمدن
بدنبال آن
بدنبال حرکت کردن
بدنبال هم
بدنبال کشیدن
بدنگری
بدنما کردن
بدنمندی
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید